نویسنده : علي قاسمي
تاریخ : چهار شنبه 2 فروردين 1391
|
۱. آدم : این كلمه عبری و غیر منصرف است و به معنای خاك سرخ می باشد. اصل آن «آدام» بوده كه برای تعریب الف وسط آن حذف شده است. 25 بار در قرآن کریم تكرار شده است. در قرآن كریم به عنوان اولین انسان از نسل انسانهای فعلی معرفی شده و به عنوان آدم ابوالبشر آمده است. در سورههای بقره، اعراف، انبیا، حجر، طه، ص، بنی اسراییل و كهف در محورهای زیر سخن به میان آمده است:
الف. آفرینش آدم؛ ب. سجده فرشتگان و اعراض ابلیس؛ ج. فریب آدم توسط ابلیس و رانده شدن از بهشت؛ د. توبه آدم.
۲. ادریس : این كلمه غیر عربی است؛ از این روی غیر منصرف میباشد. 2 بار در قرآن کریم آمده است. میان شیث (جانشین آدم) و او چهار نسل فاصله است. (آیه 75 سوره مریم، آیه 85 سوره انبیاء).
۳. نوح : این كلمه عربی است. چون بسیار گریه میكرده به او نوح گفته اند. 43 بار در قرآن کریم تكرار شده است. اولین پیامبر اولوالعزم عمرش از همه پیامبران بیشتر بود و دوران نبوت او 950 سال بوده است؛ از این روی به او شیخ الانبیا لقب داده اند. قوم او به خاطر عدم ایمان عذاب شدند، همسر و فرزند او هم جزء عذاب شدگان بودند.
۴. هود : این كلمه عربی است. وی پس از نوح با چند واسطه آمده است. وی در سرزمین احقاف و میان قوم عاد زندگی میكرد. در تورات به نام «عابر» خوانده شده است. این كلمه 10 بار در قرآن کریم آمده كه سه مورد آن به معنای یهودی است و در سوره الحاقه به سرگذشت او اشاره شده است.
۵. صالح : این كلمه عربی است و وی از پیامبران عرب میباشد. وی در سرزمین حجر (میان شام و حجاز) مبعوث شد. معجزه او شتری بود كه از درون كوه بیرون آمد، مردم او را پی كردند و دچار عذاب صیحه آسمانی شدند. این نام 9 بار در قرآن کریم آمده است.
۶. ابراهیم : این كلمه غیر عربی و سریانی است و به معنای پدر مهربان میباشد. وی از پیامبران اولوالعزم میباشد كه دارای كتاب و شریعت است. وی در شهر بابل در عراق به دنیا آمد و به پیامبری رسید ، در قرآن کریم در حول محورهای زیر مجادله ابراهیم با آذر، دشمنی او با بتها و شكستن بتها، داستان به آتش افكندن ابراهیم توسط نمرود و گلستان شدن آتش بررسی شده ، که این نام 69 بار در قرآن کریم تكرار شده است.
۷. اسماعیل : این كلمه غیر عربی است و در زبان عبری «اسما» و «ئیل» به معنای بشنو، خدا بوده است. وی فرزند بزرگ ابراهیم است و مادرش هاجر میباشد كه در نوجوانی ابراهیم او را به قربانگاه برد. این كلمه 12 بار در قرآن کریم تكرار شده است كه میتوان از جمله آنها به قضایای بشارت تولد اسماعیل به ابراهیم و دستور قربانی او و قضیه بنای كعبه و كمك به ابراهیم در سورههای بقره، ابراهیم، انعام، مریم و صاد اشاره كرد. در آیه 54 سوره مریم اختلاف است كه منظور از اسماعیل كیست.
۸. اسماعیل بن حزقیل : طبق روایات و نظر بخشی از تفاسیر، کلمه اسماعیل در آیه 54 سوره مریم اسماعیل بن حزقیل است كه او را اسماعیل صادق الوعد لقب داده اند. در روایتی كه از امام صادق علیه السلام نقل شده میفرماید: این اسماعیل، اسماعیل بن ابراهیم نیست. او پیامبری از پیامبران است.
۹. اسحاق : این كلمه عربی نیست و غیر منصرف میباشد. وی فرزند دوم ابراهیم است كه مادرش ساره میباشد. در قرآن كریم راجع به بشارت تولد اسحاق به ابراهیم، آیاتی وجود دارد و نام او در ردیف انبیاء ذكر شده است، این نام 17 بار در قرآن كریم بیان شده است.
۱۰. لوط : ظاهراً این كلمه عربی است. وی در زمان حضرت ابراهیم میزیست و با آن حضرت خویشاوند بود و به او ایمان آورد و خود پیامبر مردم شهر سدوم بود. مردم این شهر به جهت عمل زشتی دچار زلزله شدید شده و نابود گشتند، همسر لوط هم جزء معذبین بوده است. این نام 27 بار در قرآن كریم در خلال سورههای اعراف، حجر، انبیاء و... ذكر شده است.
۱۱. یعقوب : این كلمه غیر عربی و ظاهراً عبری است و غیر منصرف میباشد. وی فرزند اسحاق است. لقب وی «اسرائیل» است كه به معنای عبد خدا میباشد. (اسرا = عبد و ئیل = خدا) كلمه یعقوب 16 بار در قرآن کریم تكرار شده و كلمه اسرائیل 43 بار در قرآن تكرار شده است. بنی اسرائیل از نوادگان یعقوب هستند كه همه اسباط دوازده گانه را شامل میشوند زیرا او دوازده فرزند داشت كه اسرائیل نوادگان اویند.
۱۲. یوسف : این كلمه عبری است. یعقوب دوازده پسر داشت كه یوسف زیباترین و محبوبترین آنان بود. داستان زندگی او به صورت یكپارچه در سوره یوسف آمده است. كلمه یوسف 27 بار در قرآن کریم ذكر شده كه سوره ای نیز با این نام از طرف خداوند نازل شده. در آیه 84 سوره انعام وی در ردیف انبیاء عظام قرار گرفته و در سورة مؤمن به رسالت او تصریح شده است.
۱۳. ایوب : این كلمه غیر عربی و ظاهراً عبری و غیر منصرف به معنای بازگشت كننده میباشد. خدای متعال برای امتحان او را سالها به مرضی مزمن دچار كرد و او صبر و مقاومت كرد، از این روی صبر ایوب ضرب المثل شده است. كلمه ایوب 4 بار در قرآن كریم سخن به میان آمده كه قرآن كریم او را به خاطر صبر و شكیبایی در برابر آزمایشات الهی میستاید و او را دارای عزم و اراده عالی میداند.
۱۴. شعیب : ظاهراً این كلمه عربی است. وی در شهر مدین (شهری در كنار دریای سرخ) زندگی میكرد. كلمه شعیب 11 بار در قرآن كریم آمده است در خلال سورههای اعراف، هود، شعراء، عنكبوت ذكر شده، در سوره حفص آیات 22 تا 28 داستان ازدواج موسی با دختر شعیب و پناه بردن موسی به او ذكر شده است.
۱۵. موسی : این كلمه معرب «موشه» (از آب كشیده شده) در زبان عبری است. وی از پیامبران الوالعزم و صاحب شریعت و كتاب آسمانی است و نام كتاب وی تورات میباشد. او فاتح و منجی یهود است و به پیروان وی یهودی میگویند. داستان زندگی موسی و بنی اسرائیل در سوره ها و آیه های متعددی آمده است، مانند سوره بقره، اعراف، طه، قصص، شعراء و... موسی بین قرن 13 - 15 قبل از میلاد به دنیا آمد، نام پدرش عمران و نام مادرش یوكابد است. وقایع زندگی موسی بیش از سایر پیامبران در قرآن آمده است، نام او 136 بار در قرآن كریم بیان شده است.
۱۶. هارون : این كلمه عبری و به معنای محبوب است و غیر منصرف میباشد. وی برادر موسی است و در كنار او بود و موسی از خدا خواست كه او را وزیرش قرار دهد و خدا درخواست او را اجابت كرد و او را در نبوت شریك موسی قرار داد، از این روی هر دو با هم به سوی فرعون رفتند. كلمه هارون 20 بار در قرآن كریم در خلال سرگذشت موسی ذكر شده است.
۱۷. الیاس : این كلمه عبرانی است و تعریب شده است. در قرآن كریم 2 بار این كلمه آمده است و زندگانی او توضیح داده نشده است. گفته اند كه او همانند خضر هم اكنون زنده است. (انعام 85 ، صافات 13)
۱۸. یسع : ظاهراً این كلمه عبری و معرب ایشاع است. این نام در قرآن كریم 2 بار تكرار شده است. (انعام 86 ، ص 48)
۱۹. ذوالكفل : این كلمه عربی است و غیر منصرف میباشد و 2 بار در قرآن كریم آمده است (انبیا 85 ، ص 48). چون سرپرستی بازماندگان یسع را بر عهده گرفت او را به ذالكفل لقب دادند که ارتباط با این مسئله بعضی از مفسرین آیات 244 تا 245 از بقره را مربوط به او دانسته اند.
۲۰. داود : این كلمه غیر عربی و ظاهراً عبری است. این كلمه 16 بار در قرآن كریم تكرار شده است كه محورهای بحث قرآن کریم در مورد داود عبارتند از:
الف. داستان جنگ جالوت و طالوت كه جالوت به دست داود كشته شد (بقره ، آیه 246 تا 252)
ب. به حضرت داود كتاب آسمانی داده شده و از انبیاست آیات 161 نساء و 57 انبیاء گویای آن است.
ج. طبق آیه 75 از سوره انبیاء پرندگان و كوهها در تسخیر داود بودند و ایشان از صدای خوشی برخوردار بودند.
د. بنابر آیه 80 از سوره انبیاء و آیه 12 از سوره سبأ، خداوند آهن را برای داود نرم ساخت و به او صفت زره سازی آموخت.
ه. آزمایش شدن داود، سوره ص، آیه 16-25.
۲۱. سلیمان : این كلمه غیر عربی و معرب شلومه و غیر منصرف است. و فرزند داود است. وی علاوه بر مقام نبوت دارای مقام پادشاهی هم بود و زبان حیوانات را میفهمید و باد و جنیان تحت تسخیر او بودند و تخت او به وسیله باد حركت میكرد. این كلمه 17 بار در قرآن كریم تكرار شده كه در سورههای بقره، نساء، انعام، انبیا، نمل، سبأ و ص میباشد.
۲۲. یونس : این كلمه غیر عربی و ظاهراً از کلمه یونانی ایونس گرفته شده است و غیر منصرف میباشد. قرآن كریم او را «ذوالنون» و «صاحب الحوت» لقب داده است. وی در نینوا مبعوث گردید. از اعجایب زندگی یونس این است که او پس از اینكه قومش را نفرین به عذاب كرد ، از میان قومش به سوی دریا فرار كرد ، بر كشتی سوار شد ، در حمله یک نهنگ به کشتی، او در بین افراد داخل کشتی طبق قرعه ای که به نامش افتاد به سوی نهنگ پرتاب شد ، نهنگ او را بلعید و در شكم آن زنده ماند ، خداوند متعال جان یونس را بر اثر ذكر «لا اله الا انت سبحانك انی كنت من الظالمین» نجات داد و اگر او این ذكر را نگفته بود تا روز قیامت در شكم نهنگ زندان بود. این كلمه 4 بار در قرآن كریم تكرار شده است كه در سوره صافات و سوره قلم به سرگذشت او اشاره شده است. در سوره انبیاء به عنوان ذوالنون از او یاد شده است. نام او به عنوان نام یكی از سوره ها هم درج شده است.
۲۳. زكریا : این كلمه معرب و اصل آن عبری است. وی كه از متولیان بیت المقدس بود طبق قرعه سرپرستی مریم، مادر عیسی را بر عهده گرفت. وی برای گریز از مأموران حكومت جبار به درون درختی مخفی شد كه مأموران درخت را با اره دو نیم كردند. این كلمه 7 بار در قرآن كریم تكرار شده است.
۲۴. یحیی : این كلمه هم میتواند عربی باشد، برگرفته از واژه حیات و میتواند عبری باشد (معرب یوحنّا) ، وی پسر زكریا است و در نزد مسیحیان یحیی با عیسی پسر خاله میباشند. وی شباهتهایی به امام حسین علیه السلام دارد، از آن جمله كه در شش ماهگی به دنیا آمد و به دست حاكم عیاشی سر از تنش جدا شد. این كلمه 5 بار در قرآن كریم آمده است، در آیه 13 از سوره مریم و آیه 34 از سوره آل عمران به نبوت او تصریح شده است و به داستان تولد عیسی و دعای زكریا در قرآن اشاره شده است.
۲۵. عُزَیر : این كلمه معرب عزرا است. 1 بار در قرآن كریم سوره توبه آیه 30 آمده است و مفسران گفته اند آن شخصی كه آیه 259 سوره بقره میگوید كه خدای متعال او را صد سال میراند و سپس زنده كرد، عزیر پیامبر است
۲۶. عیسی : این كلمه معرب كلمه «ایشوع» در زبان عبری است و به معنای مرد بزرگ و مبارك است. وی از پیامبران اولوالعزم است و كتاب او تورات میباشد. به پیروان وی مسیحی میگویند. مادر وی مریم از چهار زن بزرگ بهشتی است كه بدون شوهر و با تمثل فرشته الهی (جبرئیل) برابر او باردار شد و در مدتی كوتاه عیسی را به دنیا آورد. و عیسی در گاهواره به سخن آمد و خود را عبدالله، پیامبر و صاحب كتاب معرفی كرد. نام او در قرآن به دو عنوان ذكر شده است: الف. به عنوان عیسی 25 بار ، ب. به عنوان مسیح 10 بار. كه در سراسر این قضایا كه مربوط به او میباشند به تولد او و معجزات و پیشگویی او اشاره شده اما در آیه 48 آل عمران و 156 نساء تصریح دارد كه عیسی نمرده و زنده است و بر عقیده به صلیب كشیده شدن او خط بطلان كشیده شده است. طبق برخی از روایات زمانی که یهودیان مخالف میخواستند او را به دار بیاویزند، خدای بزرگ او را نجات داد و فردی مشابه او را به دار آویختند.
۲۷. محمد : این كلمه عربی و به معنای ستوده است. و از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت اسلام و كتاب آسمانی او قرآن است. وی آخرین پیامبر الهی است و پس از او پیامبری نخواهد آمد و هر كس پس از ایشان ادعای پیامبری كند دروغگو است. نام مباركش در چهار سوره آل عمران 136 ، احزاب 4 ، محمد 2 ، فتح 29 ، 1 بار نیز بنابر آیه 79 از سوره اسراء نام محمود و 1 بار نام احمد در سوره صف آیه 16 برای آن حضرت آمده است. آخرین پیامبر الهی در سال عام الفیل متولد شد و در چهل سالگی به پیامبری رسید. سیزده سال از رسالتش را در مكه و ده سال را در مدینه گذراند و در سال دهم هجری وفات نمود.
اسم های پيامبرانی كه نام آنها به طور صريح در قرآن کریم آمده این 27 نفر بودند.
ولي پيامبران ديگری نیز هستند كه در قرآن اشاراتی به آنها شده ولی نام آنها به طور صریح نیامده، مانند: «اشموئیل» كه در آیهی 248 سورهی بقره با تعبیر «وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ» به او اشاره شده است.
و «یوشع» كه در آیه 60 سورهی كهف با تعبیر «وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِفَتَاهُ» به او اشاره شده است.
و «ارمیا» كه در بقره آیه 259 با تعبیر «أَوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلَی قَرْیَةٍ»
و «خضر» كه در كهف آیه 65 با تعبیر «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبَادِنَا»
و همچنین «اسباط بنیاسرائیل» كه بزرگان قبائل بودند و در نساء آیه 163 تصریح شده كه بر آنها وحی الهی نازل میشده و اگر در میان برادران یوسف نیز پیامبرانی وجود داشته در سوره یوسف به آنها اشاره شده است.
به طور کل لازم به توضیح است که در مواردی قرآن کریم به داستان برخی پیامبران اشاره می كند، بدون آنكه نام ایشان را متذكر شود؛ ولی در روایات نام آنها آمده است. بنای قرآن کریم بر این نبوده است كه اسامی همه انبیاء را مطرح نماید، چنانكه در احادیث نیز نام تمام آن بزرگواران ذكر نشده است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «رسولا قد قصصناهم علیك من قبل و رسلا لم نقصصهم علیك...» (سوره نساء آیه 164) «شرح حال بعضی رسولان پیش از تو را بر تو حكایت كردیم و شرح حال برخی را نیز بر تو حكایت ننمودیم...»
نظرات شما عزیزان: